کد مطلب:225646 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:201

اجابت دعای امام رضا
مرحوم محدث قمی (ره) از محمد بن فضیل روایت می كند: در آن سال كه هارون بر برامكه غضب كرد، و ابتدا جعفر بن عیسی را كشت، و آن گاه یحیی را حبس كرد، و آنچه بر سر امام هفتم علیه السلام آورده بودند، بر سرشان آمد.

راوی می گوید: حضرت ابوالحسن علیه السلام در عرفه ایستاده بود و دعا می كرد؛ بعد از آن، سر به زیر انداخت. از او خبر پرسیدند. حضرت در جواب فرمود: «من خدای را می خواندم كه، بر برمكیان، سبب آنچه با پدرم نمودند امروز خدای عزوجل دعای من را درباره ایشان اجابت نمود.»



[ صفحه 77]



پس، اندك زمانی نگذشت كه، جعفر و یحیی منصوب شدند و احوال ایشان برگشت.

مسافر می گوید: من در منی با حضرت رضا علیه السلام بودم، كه یحیی بن خالد با قومی از آل برمك گذشتند. آن حضرت فرمود: «اینان، مسكینانند! نمی دانند كه امسال چه بر سرشان می آید؛ و عجیب تر آنكه، من و هارون چون این دو انگشتیم!» و دو انگشت مبارك خود را كنار هم قرار دادند.

مسافر گوید: به خدا قسم! من معنی سخن او را نفهمیدم و ندانستم، تا روزی كه آن حضرت به شهادت رسید، و او را كنار هارون ملعون دفن كردیم. آنجا بود كه متوجه گفتار آن روز امام علیه السلام در منی شدم [1] .

«صلی الله علیك یا غریب الغربا»


[1] همان، ص 880.